غضنفر ناراحت و غمگین نشسته بوده کنار خیابون ازش می پرسن چی شده میگه من از بچگی ۱ستاره رو نشون کرده بودم تو آسمون هی میگفتم این ستاره منه ولی وقتی فهمیدم چراغ دکل مخابراته کمرم شکست
غضنفر داشته بچه شو می زده ازش می پرسن :چرا می زنیش؟ غضنفر میگه فردا کارنامشو میگیره منم فردا شهرستانم!
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت